۰۳ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۶:۱۲
کد خبر: ۵۶۵۶۸۳
دبیر شورای مراکز فقهی و اصولی حوزه در گفت وگو با رسا:

ایجاد تحول با برخوردهای هیجانی فقط موجب دلسردی طلاب می شود | اعتلای نظام به حوزه هم کمک می کند

حجت الاسلام رهنما برخوردهای هیجانی و احساسی با مقوله تحول را آسیب آفرین و موجب دلسردی طلاب دانست و تاکید کرد مدیریت تحول باید با لحاظ همه جوانب در دستور کار قرار گیرد و پیش رود.
حجت الاسلام مهدی رهنما حجت الاسلام مهدی رهنما حجت الاسلام مهدی رهنما حجت الاسلام مهدی رهنما

اشاره: تحول، تغییر متون درسی حوزه، اصول فقه، مراکز تخصصی و حوزه انقلابی از جمله واژه های نام آشنایی است که در حوزه علمیه چندسالی است نقل محافل و مجالس علمی و غیر آن شده و هریک از اساتید و مدیران حوزه در این عرصه ها مسائلی را مطرح کرده اند.

در بحث متون درسی عده ای بر حفظ تراث پیشینیان تأکید کرد و تغییر در آن را مساوی با تغییر در روح علمی طلبه می دانند و از طرف دیگر برخی اعتقاد شدید به تغییر یافتن متون با متد روز داشته و معتقدند بخشی از این مطالب اصلا نیاز به تحصیل و تدریس ندارد.

مراکز تخصصی نیز که بار هویت بخشی و امید به آینده را بر دوش دارند از روز نخست با اهداف مبارکی تأسیس شدند ولی برخی معتقدند این مراکز طلاب را از مسیر فقه و فقاهت جدا می کنند و از طرف دیگر برخی بزرگان حوزه تقویب و حتی اضافه شدن مراکزی تخصصی را امری لازم و ضروری می دانند.

البته حوزه انقلابی، طلبه انقلابی و خط نفوذ در حوزه نیز از مسائل مهم و اساسی است که با توجه به سخن رهبر معظم انقلاب در سال 94 در حوزه و در میان محافل علمی جای خود را باز کرده است و همه این مباحث نیاز به تنقیح و بررسی دوباره دارد. به همین جهت خبرنگار خبرگزاری رسا، خدمت حجت الاسلام مهدی رهنما دبیر شورای مراکز تخصصی فقه و اصول حوزه و از اساتید اصول فقه رسیده و مصاحبه ای را با وی ترتیب داده است. متن این گفت‌وگو در ادامه تقدیم خوانندگان محترم می شود.

رسا با عرض سلام و خسته نباشید و تشکر از این که وقت خود را در اختیار خبرگزاری رسا قرار دادید؛ مصاحبه را با موضوع تحول شروع می کنیم، موضوعی که مطالبه جدی دلسوزان و بزرگان حوزه و بویژه رهبر معظم انقلاب است. سال ها از مطرح شدن این موضوع می گذرد، بفرمایید اقداماتی که در حوزه و نهادهای حوزوی برای تحقق تحول انجام شده را در چطور ارزیابی می فرمایید؟

بنده هم خدمت شما و همه عزیزان فعال در این خبرگزاری عرض سلام و ادب و احترام دارم.

در بحث تحول یکی از چیزهایی که خیلی ضروری است این است که تحول باید در بطن حوزه اتفاق بیفتد نه اتفاقاتی که در جزیره های دور از حوزه باشد، از جمله همین مدرسه امام کاظم(ع) که تحت اشراف حضرت آیت الله  مکارم شیرازی تأسیس شده در همین راستا است و به تعبیر ایشان باید تحول با «حوزه در حوزه» صورت بگیرد. یعنی حوزه الگویی در دل حوزه باشد.

تحول در متون درسی باید در یک مزرعه نمونه امتحان شود

برای این که تحول به نتیجه نهایی برسد باید کارهای تحولی که می خواهیم در آینده باشیم را ابتدا در جمعیت محدودی انجام بدهیم و در اثر همراهی آنها گام های بعدی در مسیر تحول را برداریم. به عنوان مثال در بحث متون جایگزین در برخی مراکز با وجود طلاب مجد و مستعد متن جایگزین را بیاوریم و بازخورد بگیریم مثلا در یک مدرسه یا حتی یک مدرس در مدرسه آیت الله گلپیگانی این کار را انجام بدهیم و نتیجه آن را بررسی کنیم.

اگر کار به نتیجه مطلوبی رسید در جمع های بزرگ تر نیز این کار را آغاز کنیم، به هرحال بحث اصلی در تحول همین متون حوزه است که نمی توانیم به راحتی آنها را کنار بگذاریم و تحفظ بر متون و تراث گذشته کاری ارزشمند است، چراکه این متون به زحمت به ما رسیده و جواب هم داده است و بزرگانی مثل امام و رهبری هم از دل همین حوزه با همین متون بیرون آمده اند.

تحول در متون کار خوبی است ولی از جانب بزرگان حوزه این نگرانی هست که تصمیم های غیر کارشناسی که در مزرعه نمونه ای امتحان نشده به صورت دستوری بیاید و به نتیجه نرسد و در این صورت بدون شک موضع گیری هایی را در حوزه به دنبال خواهد داشت ولی اگر اقداماتی به صورت محدود بیاید تا دست مسؤولان حوزه را باز کند کار بهتر پیش می رود.

اتفاقا یکی از اقدامات آیت الله اعرافی همین است که معتقدند باید مدارس دستشان باز باشد، اگر می خواهند به جای اصول فقه مظفر حلقات شهید صدر بخوانند بتوانند به این سمت بروند و همین طور در متد تحصیلی نیز این بحث هست به عنوان مثال به فرموده رهبر معظم انقلاب که در قم فرمودند: «شاید یک مدرسه ای بخواهد مکتب سامرایی درس بدهد باید دست باز باشد و برنامه های حوزه نیز این اجازه را بدهد».

دروس مقدمات هم می تواند به صورت آزاد برگزار شود

البته باید بازهم تأکید کنیم که این مسأله باید به صورت دقیق آسیب شناسی شود و در جمع های محدود شکل بگیرد همانطور که گفتیم به عنوان مثال حتی دروسی مثل شرح لمعه و اصول فقه به صورت آزاد برگزار شود، حتی بنده که چندین سال در حوزه تدریس می کنم معتقدم می توان دوره تحصیل مقدمات را با حفظ کیفیت و حتی با ارتقای کیفیت به چهار سال تقلیل داد.

مسؤولانی که در حوزه برنامه ریزی می کنند باید به این مسأله توجه داشته باشند که نوجوانی که از کلاس هشتم به حوزه می آید با فردی که با درجه لیسانس و فوق لیسناس می آید تفاوت دارند، نه این که هر دو سر یک کلاس درس حاضر شوند، البته مدیران حوزه طرح های خوبی دارند ولی تیم های کارشناسی باید بیشتر و قوی تر شوند و هم این که تحول در دل حوزه و در بطن حوزه اتفاق بیافتد.

رفتارهای هیجانی موجب بحران هویت می شود

امروز برخی افراد صرفا به دلیل حمایت های مادی و معنوی بدون کارهای کارشناسی وارد قضیه تحول شده و ادعاهایی را مطرح می کنند که نمونه های آن در حوزه متأسفانه وجود دارد. یکی از مشکلات ما همین رفتارهای هیجانی است درحالی که همه ابعاد باید مطالعه شود در غیر این صورت باکارهای این افراد بخشی از حوزه دچار بحران هویت شده و امید به آینده را از دست خواهند داد.

باید اعتراف کنیم که در حوزه نتوانسته ایم برای طلاب یک تصویر درستی از کارکردهای علوم حوزوی بیان کنیم، چراکه نوجوانان و جوانان ما با یک دغدغه هایی وارد می شود که همگی مبارک است ولی چون نتوانستیم برای او بعد از چند سال کارکردهای حوزه را بازگو کنیم دچار بحران می شود، ما نتوانستیم طلاب را با نیازهای روز مرتبط کنیم و همین می شود که نمی داند در حوزه باید چه کار کند.

او سر کلاس درس اصول فقه می رود، اول مبحث وضع است، وضع عام موضوع له خاص را می شوند درک نمی کند، جلوتر به تبادر اخواته و صحت حمل و سلب می رسد فهم درستی ندارد، اصول لفظیه را نمی فهمد و بعد فکر می کند که اصول فقه زائد است در حالی که ما می خواهیم در الفاظ شرعی مراد جدی شارع را درک کنیم و برای فهم مرادی جدی باید به اصالت تطابق بین مراد جدی و استعمالی برسیم و همین طور مسأله حقیقت و مجاز و تبادر نیز در فهم معانی الفاظ شارع اهمیت زیادی دارد.

باید اعتراف کنیم که سطح کیفی طلبه های خروجی مقدمات به سطح خیلی مطلوب نیست؛ مسلما به برکت انقلاب و الگوی جدید در حوزه و انگیزه ای که پیدا شده استعدادهای قوی تری نسبت به گذشته وارد حوزه می شوند ولی این استعداد نیاز به هدایت تحصیلی دارد از این روز یکی از طرح های مهمی که از سوی مدیریت جدید حوزه راه افتاده بحث هدایت تحصیلی طلاب سطوح عالی است ولی به نظر من باید از مقدمات شروع شود چراکه بسیاری از مدارس مقدمات طراز لازم را ندارند.

امروز اگر پسر عموی شما بخواهد در حوزه قم وارد شود و درس بخواند شما واقعا چند مدرسه می توانید معرفی کنید که همه ویژگی های مدرسه مطلوب را داشته باشد، مدرسه خوب کم نیست ولی تقاضاهایی که وجود دارد بیشتر از تعداد خوب و مطلوب است و از آن طرف حوزه های شهرستان نیز باید ارتقای جدی پیدا کند، در شهرستان ها حوزه های خوبی داریم ولی این موج و اشتیاق از طلبه ها که هرسال نزدیک به 12 هزار نفر برای پایه اول وارد شوند نیاز به برنامه ریزی بیشتری دارند.

چرخه تربیت طلبه اصلاح شود

ما برای این حجم درخواست ورود به حوزه نیاز به استاد موفق، مشاور موفق مدیر موفق و استاد موفق داریم، به هرحال باید فکر کنیم و تا این چرخه تربیت طلبه اصلاح نشود مشکلات همچنان وجود خواهد داشت؛ بخش مهمی از تحول مباحث مربوط به مطالعه و بازنگری در گزینش هست؛ برخی می گویند هر سال طلبه های زیادی جذب می شوند که باید کنترل شود و برخی می گویند نیازهای ما زیاد است و باید طلبه های بیشتری جذب شود و هرکسی بر اساس دلایلی نظراتی را مطرح می کند ولی به نظر می رسد باید به تناسب ورودی ها امکانات نرم افزاری را اضافه کنیم و از طرفی باید بسترهایی در آموزش و پروش و دانشگاه ایجاد کنیم تا افراد با استعدادهای بالا وارد حوزه شوند.

بنابراین متناسب سازی این دوره اهمیت دارد به علاوه این که ما برای ارتباط خروجی ها و نظام هم باید فکر کنیم، همان طلبه می گوید کسی در حوزه به ما اهمیت نمی دهد، باید به حرف او توجه بشود اگر قابل عمل است عملیاتی شود و اگر اصل آن خوب است ولی مشکلاتی دارد، اشکالاتش برطرف شده و به مرحله اجرا برسد. در هر صورت ما نیاز به به هیأت های اندیشه ورز قوی داریم تا در کنار بحث نخبگان که مسأله ای مهم است به موضوع برنامه ریزی به ویژه در سطوح عالی برپدازند.

آیت الله مروی می فرمودند: روزی که رهبر معظم انقلاب به قم آمده بودند، پنجاه نفر از نخبگان حوزه را انتخاب کردیم و از میان آنها 10 نفر انتخاب شدند تا در محضر رهبر معظم انقلاب صحبت کنند، که با تعجب ملاحظه کردیم 9 نفر در مورد بحران هویت صحبت کردند، این وضع نخبه های ما است حال وضعیت کل حوزه را در نظر بگیرید تا به اهمیت برنامه ریزی دقیق پی ببرید.

حوزه می تواند هزار طلبه را به صورت رندم از سیستم بگیرد و بررسی کند که کجا هستند و چه کار می کنند؟ فکر می کنم اتفاق خوبی خواهد افتاد. ببینیم مثلا در طول 10 سال از سال 80 تا 90 چند نفر از طلبگی رفته اند و کسانی که مانده اند چه کار می کنند؟

آقای منتظری مقدم می فرمود: سفیر یکی از کشورهای اروپایی در جمعی تعریف می کرد که من وقتی دبیرستان درس می خواندم فارسی می خواندم چون قرار بود 20 سال بعد در یک کشور فارسی زبان استخدام شوم. واقعا باید دقت کنیم طلبه ای که تازه از فوق لیسانس و دکتری وارد حوزه می شود نباید مثل فردی باشد که از سیکل آمده باشد؛ اگر قرار باشد که او شش سال دروس مقدمات و چهارسال سطح عالی و چهار سال هم درس خارج بخواند و بعد وارد تخصصی شود چند ساله می شود؟ در حالی که عمر مفید علم آموزی 15 سال است.

رسا با توجه به این که بحث اصول فقه چند سالی است که در حوزه مطرح شده و برخی قسمت های زیادی از آن را لازم نمی دانند، شما به عنوان یک مدرس اصول فقه چقدر برای طلبه های امروز ما نیاز است؟

معمولا جلد اول اصول فقه مباحث صغریات مباحث الفاظ و جلد دوم حجج و امارات است حال در این مسأله اولا می توانیم به تعبیری که حضرت استاد علیدوست فرمودند مراجعه کنیم، ایشان می فرمودند: جلد اول مباحث اندیشه و ارتباط و فهم است که همه به آن احتیاج دارند حتی کسانی که نیاز به فقه ندارند و جلد دوم حجیت در فقه است یعنی به چیز هایی احتجاج کنیم.

بله قبول داریم پنج تا ده درصد مباحث تردیدی نیست که زائد است و می توان پرونده آنها را بست ولی این که بگوییم کل آن زائد است فکری غلط و اشتباه است و از طرف دیگر بحث هایی داریم که تازه باید پرونده های آن باز شود؛ همین بحث انسداد که در حوزه نه در رسائل و نه در کفایه بحث نمی شود واقعا بحث مهمی است که طلبه های ما در هر حدی هستند باید آشنایی با انسداد داشته باشد در حالی که طلبه های ما نمی توانند در مورد آن حتی به اندازه یک جمله صحبت کنند و طلبه اصلا تصوری از آن ندارد.

انسداد از مباحث مهم در اصول فقه

انسداد از مباحثی است که در مسیر اجتهاد مؤثر است و اگر بخواهم فقیه باشیم، در باب حجیت ظنون نیاز زیادی به این مسأله داریم و مطلب سوم آن که باید بدانیم انسداد اصلا بحث مرده ای نیست و این گونه نیست که پنبه آن در گذشت زده شده باشد، همین امروز مرجع زنده ما حضرت آیت الله شبیری زنجانی قائل به انسداد هستند، آقایان علیدوست و مروی و سید محمد روحانی نیز بی تمایل به این مسأله نیستند پس انسداد واضح البطلان نیست و یک طلبه اگر بخواهد کار بکند حتی اگر نمی خواهد روی مبنای انسداد برود باید بتواند آن را رد کند چون تعبدی نیست.

بحث دیگری مشتق است که خیلی ها فکر می کنند زائد است در حالی که اخیرا نشستی علمی با حضور حجت الاسلام قائنی در دفتر تبلیغات اسلامی برگزار و ثمرات زیاد این بحث مطرح شد در حالی که توهم می شود ثمره ندارد بنابراین عمده مباحث اصول به روز ثمره دارد. بنابراین مباحثی که بزرگان ما مطرح کرده اند همگی دارای ثمره است ولی خود این بزرگان اگر جایی را زائد می دیده اند بحث نکرده و از آن رد شده اند.

می تواند 15 تا 20 درصد به حجم اصول فقه افزوده شود

شما می دانید که دروس خارج ما با محوریت کفایه است ولی مباحثی زیاد و پرثمری داریم که یا اصلا در کفایه مطرح نشده و یا بسیار ضعیف است که از جمله آنها خطابات قانونی، مباحث هرمونیتک و تزاحم است همین تزاحم که از بحث های لاغر در کفایه است در فقه سیاسی بسیار مهم است یا مباحثی مثل استصحاب عدم ازلی و خطابات اقتضایی از مباحث مهم است.

همه طلبه ها به سطوحی از فقه و اصول نیازدارند هرچند نیازی نیست که در همه آنها صاحب نظر باشد که صاحب نظر شدن برای افرادی است که می خواهند فقیه و مرجع دینی بشوند؛ ولی عرض کنیم برای انسانی که می خواهد مجتهد باشد اگر پنج درصد اصول فقه زوائد است اقلا باید 15 تا 20 درصد مباحثی به اصول فقه اضافه شود.

مثل مباحث سیره جدید و حجیت خبر واحد از دیگر مسائل مهمی است که برخی تصور زائد بودن آن را دارند، حجیت خبر واحد برای خبرهای حسی است که سینه به سینه منتقل می شود و در نظرها وارد نمی شود و از این رو شامل فتوا و حدث و اعمال نظر نمی شود؛ حال همین حجیت خبر واحد هم اختلافی است و همین الان افرادی هستند که آن را رد کرده اند.

ضرورت به روز رسانی اصول فقه برای طلاب پایه

طلبه ما در سال چهارم با همان کتاب الموجز می تواند بحث را به صورت به روز بفهمد البته به شرطی که استادی داشته باشد که بتواند مباحث را به این صورت منتقل کنیم، به همین جهت باید ثمرات بحث ها به صورت عملی برای طلاب بیان شود از همین الان که طلبه پایه چهار است با مباحث درگیر می شود؛ حال وقتی این کار نمی شود از طرفی مشکلات معیشیتی و تغییر سبک زندگی ها و فضای مجازی هم که وجود دارد بد تر از همه  یک نفر هم پیدا می شود که روی بی انگیزگی طلاب مانور می دهد و فقط طلبه ها را از درس خواندن می اندازد.

این افراد که اصول فقه را زائد می دانند به هیچ وجه از خارج کشور تزریق نشده اند، آمریکایی و ضد انقلاب هم نیستند بلکه فرزندان همین حوزه اند ولی می گوییم باید همه ابعاد دیده شود. امروز به برکت انقلاب موجی از جوان های مستعد وارد حوزه شدند ولی حوزه متناسب با کمیت موجود آماده نبوده و نتوانستیم طلاب را درست تربیت کنیم؛ اساتید اخلاق آن روز که طلاب را سرپرستی می کردند امروز نیستند به همین جهت یکی از پیشنهادهای ما برگزاری دوره های جدی تربیت مدرس فاضل متعهد انقلابی است.

رسا از بحث تحول متون که حوزه بگذریم، یکی از اهداف تحولی در حوزه راه اندازی مراکز تخصصی در حوزه است، شما چه ارزیابی از مراکز تخصصی دارید و آیا این مراکز توانسته اند به اهداف مد نظر خود برسند؟

ما در حوزه علمیه چند گروه تخصصی داریم، یک سری مؤسسات تخصصی فقهی هستند که بیش از 40 مورد می شوند، یک سری مؤسسات غیر از فقه و اصول کار می کنند و یک سری مثل مؤسسه آیت الله مصباح وجهه دانشگاهی پیدا کرده اند که هر یک باید در جای خود بررسی شود و خروجی هر یک را در جای خود محط نظر برای امتیاز دادن قرار بگیرد.

مجموعه آیت الله مصباح از جمله مراکزی است که زحمات زیادی کشیده، مجموعه دانشگاه مفید و دانشگاه ادیان و مذاهب نیز با وجهه دانشگاهی نیز کارهای زیادی کرده اند؛ البته حوزه باید یک دانشنامه و بانک اطلاعاتی جامع داشته باشد که اهداف تأسیس مراکز چه بوده و چقدر توانسته به آن اهداف نزدیک شود؟

ضرورت برنامه ریزی دقیق در مراکز تخصصی

اگر یک مدرسه یا مؤسسه ای می خواهد تولید علم کند، استاد پرورش بدهد باید برنامه ریزی کند، امروز رشد مؤسسات زیاد است ولی نیاز به آسیب شناسی و مطالعه دارد به عنوان مثال در مراکز تخصصی فقهی و اصولی که بنده دبیری شورای آن را برعهده دارم کارهای خوبی در حوزه پژوهش و آموزش صورت گرفته و با هم افزایی هایی که داشته اند سعی کرده اند که خروجی های خود را بیشتر کنند، خیلی از این مراکز در تربیت طلبه و مدرس موفق بوده اند ولی نباید به همین مقدار اکتفا کنند.

به عنوان مثال رهبر معظم انقلاب با وجود این تعداد مرکز تخصصی و مؤسسات فقهی و اصولی خلأیی را احساس کرده و مدرسه عالی علوم اسلامی را راه اندازی کردند؛ مهمترین نقطه قوت این مراکز هدایت تحصیلی و هویت بخشی به طلبه ها است هرچند شاید روی آن برنامه اصلی کار می کردیم از این تعداد مرکز تخصصی بی نیاز بودیم، اما آفتی هم که دارد این است که خیلی از طلاب فقه و اصول را در این مراکز به طور کلی کنار می گذارند چراکه حجم درس ها آن قدر زیاد است که اصلا فرصت نمی کنند.

طبق برنامه ریزی جدید سطوح عالی طلبه باید روزی سه چهار درس فقه و اصول برود که همه این ها به مطالعه و مباحثه نیاز دارد و از طرفی نزدیک به شش ساعت عصرها در دروس تخصصی شرکت کند که اتفاقا مطابق تر با استعدد و انگیزه و علاقه و آینده شغلی و اجتماعی است ولی مجبور است که فقه و اصولی را که علاقه ای هم ندارد برای کسب نمره شرکت کند. به همین جهت هدایت تحصیلی ضرورت بیشتری دارد ولی شاید باعث شده است بسیاری از استعدادهای حوزه از سمت فقاهت جدا شوند چراکه فضای عمومی حوزه دیر ثمر ده است و آینده شغلی آن نیز معلوم نیست و می بینیم که اکثر طلبه های با استعداد خیلی از اوقات برای آینده شغلی و علمی خود وارد این مراکز می شوند و عملا اسمی از فقه و اصول را به همراه خود یدک می کشند.

مدارس تخصصی فقه و اصول همین هویت بخشی را در بخش فقه و اصول دنبال می کنند یعنی می خواهند طلاب همین رسائل و مکاسب و کفایه را به یک دید رو به جلو و در مسیر فقاهت ببیند.

رسا  به عقیده حضرتعالی چه مراکز تخصصی نیاز است که در حوزه تأسیس شود؟

برنامه ریزی آموزشی در مقدمات و در سطوح عالی و تحول در متون حوزه به صورت برنامه ریزی شده از دیگر مسائل مهم است. الان حوزه در ساحت های زیادی نقش آفرینی می کند که ائمه جمعه، نمایندگی ولی فقیه، معلم، استادی، مدیریت و قضاوت از جمله آن است که ما باید متناسب با هرکدام از این موارد به طلاب آموزش بدهیم و غلظت فقه و اصول را کم و زیاد کنیم.

یعنی همه طلاب به درجه ای از فقه و اصول نیاز دارند ولی آیا همه طلاب باید کفایه و مکاسب را به صورت کامل بخوانند؟ حتی فردی که می خواهد صرفا مبلغ دین یا امام جمعه شود؟ ما می توانیم طرح آن را بدهیم مثل آقای لاریجانی که فقه القضا را راه انداختند که هم فقه و اصول را تدریس می کنند و هم طلاب را برای تصدی منصب قضا آماده می کنند.

مرکز تخصصی تربیت امام جمعه راه اندازی شود

همین اتفاق باید برای ائمه جمعه که مدیر فرهنگی شهر است نیز اتفاق بیافتد، منبر او اصلاح شود و ارتباطات و دانش های لازم نسبت به مناطق را آموزش ببیند که اگر طراز ائمه جمعه در کشور بالا برود، در نهایت طراز فرهنگ کشور بالا خواهد رفت. همین مسأله را برای مسؤولیت های مهم دیگر مثل نمایندگی های ولی فقیه نیز در نظر بگیرید.

جالب است بدانید شورای عالی حوزه های علمیه در دهه اول تأسیس خود در دهه شصت به این نتیجه رسیده بودند که باید فقه و اصول به میزان متناسب تدریس شده و هرکسی به هر رشته ای که علاقه دارد در همان حوزه تربیت شود، ولی هنوز این طرح اجرایی نشده است، سؤال می کنیم اگر این حرف غلط است متناسب با همان تصمیم بگیریم یعنی فقط تنها کسانی را بگیریم که می خواهند رسائل و مکاسب و کفایه بخوانند و استعداد آن را دارند و به عبارت دیگر تنها افرادی را بپذیریم که می خواهند فقیه بشوند تا نداشته باشیم طلبه هایی که رفتارهای ناهنجار از خود نشان می دهند.

بنده معتقدم مراکزی که طلبه ها را همراه با میزان اجتهادی که لازم دارند پرورش دهد باید در حوزه ایجاد شود، همانطور که گفتیم به عنوان مثال در بحث ائمه جمعه یا تربیت طلبه معلم جای آن خالی است.

امروز در کشور چند هزار معلم داریم که طلبه هستند و خیلی از آنها بدون توانمند سازی وارد آن فضا شده اند، بخشی از آنها از سر ناچاری به آن فضا رفته اند و با نشاط و انگیزه لازم نرفته اند چون غایت طلبگی معلم شدن نیست ولی چه اشکالی دارد برخی طلبه ها در قرآن و عربی کار تربیتی انجام بدهد نه این که صرفا درس بدهد چون معلمی شغل انبیاء است و می تواند جریان ساز باشد.

طلبه با تربیت درست می تواند جریان ساز فرهنگی باشد

طلبه در عرصه های مختلف اگر تربیت شود می تواند در یک کار چند ساله یک جریان فرهنگی را ایجاد کند، بنابراین ظرفیت در حوزه هست و ما نیز طرح هایی داریم که ضرورت آن حس می شود، چون برخی مراکز گزینش دارد ولی توانمند سازی ندارند؛ امام جمعه رییس شورای فرهنگ عمومی شهرستان است، به نظر شما چند نفر لیدر فرهنگی شهر هستند و رهبری فرهنگی شهر را برعهده دارند؟ همچنانکه وقتی ما از طرف دفتر رهبری برای بررسی وضعیت ائمه جمعه به قزوین رفته بودیم ضرورت این مسأله را حس کردیم.

رسا به عنوان سؤال آخر در مورد حوزه انقلابی و طلبه در طراز انقلاب نیز بفرمایید حوزه های ما چه زمانی می توانند خود را انقلابی بدانند؟

حوزه انقلابی اولین بار از سوی رهبر معظم انقلاب در اسفندماه سال 94 مطرح کردند البته در کلام امام راحل خطر نفوذی ها و متحجران در حوزه نیز بیان شده است؛ یکی از مباحث مهمی که در این عرصه وجود دارد آن است که شاخصه های حوزه انقلابی استخراج شود، ما نیز در دومین سالگرد فرمایشات ایشان جلسه ای را با حضور آیت الله شب زنده دار برگزار کردیم که اصلا حوزه انقلابی چه ویژگی های دارد؟

حوزه انقلابی از جمله بحث های مهمی است که باید برای آن کرسی ها و جلساتی علمی تشکیل شود و شاخصه های آن به صورت درست استخراج شود، چون آن چیزی که مهم است آن است که نظام مولود حوزه است و حوزه خود را گره خورده با انقلاب می داند و باید برای اعتلای آن تلاش کند، بنابراین ما به انقلاب احتیاج داریم و باید برای رشد و ارتقای آن کمک کنیم که اعتلای انقلاب به حوزه هم کمک می کند.

ابتدا باید تعریف ما از حوزه انقلابی روشن شود

ابتدا باید مشخص شود که تعریف ما از یک طلبه انقلابی، مدرسه انقلابی، حوزه انقلابی و استاد انقلابی چیست؟ و این مضاف الیه چه بار معنای به مضاف می دهد، من می گویم چیزی که نظام احتیاج دارد این است که باید عالم متدین انقلابی تربیت شود و بهترین سند برای درک شاخصه های این مسأله فرمایشات رهبر معظم انقلاب و منشور روحانیت امام راحل است.

ایشان در 14 خرداد سال های قبل به صورت عام شاخصه هایی را برای انقلابی بودن نه فقط انقلابی بودن حوزه ها مطرح فرمودند، حتما حوزه انقلابی اعتقاد به ولایت فقه بر جامعه دارد و معتقد است که این مسأله اقتضائات خود را دارد و به همین جهت درس ها می تواند رنگ و بوی دیگری پیدا کند، در حوزه انقلابی کار جهادی نقش پررنگی دارد، حوزه انقلابی پویا است و رکود در آن دیده نمی شود، حوزه انقلابی به دنبال دفاع از مظلوم است و اهل باج دادن و باج خواهی نیست.

امام راحل در جایی با جمود و تحجر مقابله می کند و در جای دیگر استکبار ستیزی را کاری جدی می داند، این ها از کارهای نشده حوزه است، حوزه انقلابی جریان های ضد انقلاب و ضد نظام را برنمی تابد چراکه می دانیم دشمن به دنبال این است که در عرصه های مختلف انقلاب نفوذ کند و حوزه هم پایگاه مهمی برای این مسأله است؛ جریان مشخصی که در حوزه ضد انقلاب و نظام اسلامی باشد نمی توانیم اسم ببریم.

ضرورت دقت بیشتر در گزینش ها

برای داشتن طلبه هایی انقلابی ضرورت دقت در گزینش و دوران تحصیل است از اهمیت دو چندانی برخوردار است و مدیران باید جریان های معاصر را بشناسند تا بتوانند خطر نفوذ را درک کنند؛ اگر هدایت تحصیلی اتفاق بیافتد و بسترهای لازم تحصیلی به صورت طبیعی صورت بگیرد موجب می شودکه عنصری که می خواهد از سوی دشمن بیاید یا وارد نشود و اگر وارد شد مجالی برای ضربه زدن پیدا نکند.

البته باید اعتراف کنیم همانطور که در تحول به اهداف اصلی خود نرسیدیم در حوزه انقلابی هم با رفتارهای شعاری و همایش های شکلی نمی توانیم به این مهم دست پیدا کنیم، انقلابی عمل کردن باید بستری درون حوزه باشد همانطور که در تحول همین مطلب را بیان کردیم.

نظام حوزه برای پاسخگویی به نیازهای انقلاب نیاز به بازنگری دارد به ویژه در برنامه درسی حوزه مباحث انقلابی در دانش های جنبی از  جمله کلام و عقاید باید به روز شود و یا برخی از مباحث مربوط به حوزه انقلابی با قلم روان و جذاب نوشته شود کما این که در دوره سطح عالی تربیت اساتید نیز بسیار مهم است و در خود اساتید نیز توجه به حیث علمی و انقلابی گری نیز اهمیت دارد و در ساحت درس خارج مبانی نظام باید به صورت عالمانه و فقیهانه تنقیح و تثبیت شود.

دروس خارج سنتی لازم است ولی برای رسیدن به خواسته های رهبر معظم انقلاب در این عرصه باید عده ای از فضلای حوزه که به درجاتی از اجتهاد رسیده اند در شاخه های جدید فقهی که مورد نیاز نظام است و می تواند مبانی نظام را تنقیح کنند وارد شوند، بنابراین جای این طور حلقه های علمی و پژوهشی در دروس خارج خالی است. باید عده ای از مدرسین روزآمد فقه دان تربیت بشوند، چراکه می دانیم کار علمی دستوری نیست و سکان علم به مرور زمان شکل می گیرد و اگر دروس با نگاه جدید ارائه شود و در تربیت اساتید هم دقت داشته باشیم بعد از پنج نسل اتفاقات مهمی خواهد افتاد.

رسا ـ تشکر می کنم از فرصتی که در اختیار خبرگزاری رسا قرار دادید.

بنده هم از شما عزیزان و خبرگزاری رسا تشکر می کنم و برایتان آرزوی موفقیت دارم. /۱۳۳۰/گ۴۰۲/ج

 

ارسال نظرات